من یک زایمان بسبار سخت داشتم و خون بسیاری از دست دادم. در زمانی هشباری ام را از دست دادم و ناگهان خودم را در تاریکی معلق دیدم که انتهای آنجا یک نور درخشان بود. سپس در آن نور وارد شدم و می خواستم آنجا بمانم. همزمان گروه پزشکان را نیز می دیدم که سعی می کردند من را به زندگی برگردانند. احساس بی نهایت خوبی داشتم. امنیت خاطری که در این جهان هرگز نمی توانیم ببینیم. این احساس را داری که اینجا محل زندگی تو هست و نمی خواهی از آنجا خارج شوی., ...ادامه مطلب